نتایج جستجو برای عبارت :

دو وجب تا آسمان مانده

از آسمان مینویسم که آسمان، تنها همدم من است... تنها آسمان است که مرا میخواهد...و آسمان...مرا فرا میخواند...من از آسمان نمی‌نویسم...آسمان در دستان من جریان دارد...مغز آشفته با ندای آسمان آرامش پیدا میکند...مرا بخوان...در پی ابرهای تیره...من نور را میبینم...در پی ابرهای تیره... در پی غرش رعد و برق...من نور را می یابم...
خواب چه مانده‌ای دلا؟ وا چه نشسته‌ای؟ بیا!مال و منال وا نه و هی تو بنال ناله‌ها خوش برو در میانه‌ها ساز کن آسمان خودتکیه تکان و عور شو، من تو و آسمان مرا بر شو از این جهان غم، قاره‌ی وام و نام و نمچرخ به چرخ و دم به دم از تن و جامه ها بر آ تا که نهان نمایدت ثروت و آستین زرسکّه‌ی باده خرج کن تا چو خدا کند تو را تا که کرانه بشکنی ساق شب و غرور ددعشق فسانه می‌شود باز ز جان آسیا بخت دوباره می‌دمد از نفس کلام توز پست‌جلگه‌ی خزر به آفتاب استوا تو
خواب چه مانده‌ای دلا؟ وا چه نشسته‌ای؟ بیا!مال و منال وا نه و هی تو بنال ناله‌ها خوش برو در میانه‌ها ساز کن آسمان خودتکیه تکان و عور شو، من تو و آسمان مرا بر شو از این جهان غم، قاره‌ی وام و نام و نمچرخ به چرخ و دم به دم از تن و جامه‌ها بر آ تا که نهان نمایدت ثروت و آستین زرسکّه‌ی باده خرج کن تا چو خدا کند تو را تا که کرانه بشکنی ساق شب و غرور ددعشق فسانه می‌شود باز ز جان آسیا بخت دوباره می‌دمد از نفس کلام توز پست‌جلگه‌ی خزر به آفتاب استوا ت
بهار آمده و برگ ریز مانده دلم
دلم شکست خدا ریز ریز مانده دلم
هوای عربده در کوچه های شب دارم
ولی خمار شرابی غلیظ مانده دلم
سرم هوای «سرم چرخ می زند» دارد
در آرزوی «عزیزم بریز!» مانده دلم
به این امید که شاید به دیدنم آیی
به رغم حرف پزشکان مریض مانده دلم
به آن هوا که بلندش کنی مگر از خاک
هنوز روی زمین سینه خیز مانده دلم
تو آمدی و به زندان عشق افتادم
به لطف نام تو اما عزیز مانده دلم
صدای تو، نفس تو، نگاه کردن تو
هنوز عاشق این چند چیز مانده دلم
هنوز ما
وقت آن سررسید که بار بر زمین گذارند و مدتی را برای استراحت و خوردوخوراک اختصاص دهند. اما باد و خاک نگذاشت تا کاروان -یک آن حتی- در آن خطه پربلا ماندگار شود. پس کاروانیان به‌ناچار بار بستند و به‌سوی دیار مقصد رهسپار شدند.تا منزل بعدی راه درازی در پیش بود. قافله‌سالار، کاروانیان را به‌سوی رباطی کهنه هدایت می‌کرد تا دمی بیاسایند و قوت گیرند. کودکان و زنان، سوار بر شتران و مردها پای پیاده می‌رفتند. تا نیم روز، وقت مانده بود تا به کاروانسرا و آف
کاربران آسمان توجه کنید جهت ایجاد سال مالی 1398 در نرم افزار حسابداری، هیچ نیازی به ثبت مجدد لبست کد کالاها، لیست نام مشتریان و دیگر کد حساب ها ندارید.

ابتدا یک سال مای جدید ایجاد کنید
حالت جامع برنامه حسابداری را انتخاب کنید
از منوهای ستونی وسط، روی منوی "دوره های حسابداری" کلیک کنید و سپس منوی انتقال مانده حساب بین دفاتر مالی را کلیک کنید
اکنون در بالای فرم، دفتر مبدا همان دفتر مالی سال 1397 می باشد
در پایین فرم ، دفتر مقصد دفتر مالی سال 1398 می
نگاه من به آسمان است. بلندی و دوری اش همیشه مرا مجذوب کرده. گاهی آنقدر خیره اش مانده ام که حواسم از جلوی پایم پرت شده. من همه جای زندگی ام به آسمان خیره بوده ام. گوش داده ام و خوانده ام و رهیده ام و رفته ام و استاده ام و گشته ام و نگاهم به آسمان بوده. گاهی روزها ندیدمش. زندگی آن را از نگاهم ربوده ولی من فهمیده ام آسمان یک جایی درست در عمق قلبم جاریست. زیر باران هایش گریسته و خندیده ام و آرزوهای بسیار کرده ام. ستاره هایش را چسبانده ام به چشمانم تا با
 سالهاست در معنی انتظار مانده ام . نمیدانم شما منتظر هستید یا من ! 
من ابرها را خیره به جایی دیدم که روزی آخرین قطره‌ی باران از آنجا عبور کرده بود و باران را ؛ هنگامی که با پای برهنه در جست و جوی ابرها آسمان را می گشت...
من ماه را وقتی دیدم که در انتظار شب ، بر پنهای صورت اشک می ریخت و شب ، هر روز نشانی ماه را از پرندگان می خواست..
ادامه مطلب
چشمهایم به تماشای تو اینجا ماندههرطرف شور تماشای تو زیبا ماندهدرسرم شوق وصال است ومن می دانمدیده بر در به تمنای تو یکتا ماندهعاشقم سهم من از عاشقی ودلبری امعشق وهم صحبتی با تو به شبها ماندهمی   نخواهم ز سبوی ونه زجام صهباباده نو شم من از آن ساغر پیدا ماندهشاعر عشقم وبا شوق وصال تو خوشمدلخوشم عشق تو در جان ودلم جامانده
همه ارزویم، چه کنم که بسته پایم؟!
دچار استیصال می شوم ... کاش می توانستم پی دل تو بروم ... کاش می توانستم پی  دل خودم بروم ...
چند قدم مانده تا رهایی؟! چند قدم مانده تا درک حضور تو؟! چند قدم مانده تا اغوشت؟!
تو فقط اذن بده به دیدارت، تو فقط بگو بیا ... 
دل می کنم از هرچه هست... 
چشمهایم به تماشای تو اینجا ماندههرطرف شور تماشای تو زیبا ماندهدرسرم شوق وصال است ومن می دانمدیده بر در به تمنای تو یکتا ماندهعاشقم سهم من از عاشقی ودلبری امعشق وهم صحبتی با تو به شبها ماندهمی   نخواهم ز سبوی ونه زجام صهباباده نوشم من از آن ساغر پیدا ماندهشاعر عشقم وبا شوق وصال تو خوشمدلخوشم عشق تو در جان ودلم جامانده
زندگی آپارتمان نشینی اجازه نداده انسانها سالی یک بار هم به آسمان نگاه کنند. یکی از محرومیت‌هایی که ایجاد کرده، محروم شدن از نعمت بزرگ دیدار ستارگان است. اگر انسان ماهی یک شب برود در روستا تا بتواند آسمان را ببیند و زیارت کند، مثل زیارت یک امامزاده برایش سازنده است.
ندیدن آسمان، خیلی مضر است.
یک نگاه به آسمان برای انسان کافی است که بداند این چیزهایی که برای خودش برداشته، باعث خجالت است. آسمان را گذاشته‌اند برای صفر کردن تعلّقات. انسان یک نگا
چیزی که از من باقی مانده ته‌مانده‌ای‌ست از گذشته‌ام. شبحی از آرزوها، علایق، انگیزه‌ها، نفرت‌ها و عشق‌هایم. به من می‌گویند با این ته‌مانده کاری بیش‌ از آن که پیش‌تر می‌کردی بکن. من خودم را پیدا نمی‌کنم. 
انگار یک نفر کشتی‌گیر را تا سرحدّ مرگ زده باشی و بعد به بدن رنجور و لت‌وپارشده‌اش نگاه کنی و بگویی بلند شو. فینال قهرمانی‌ت مانده. بعد بگویی چرا ضربه‌هایت کاری نیست. لابد چون ضربه‌های پیشین کاری بودند.
من خسته‌ام. خسته‌ام و خستگی
به گزارش سایت تفریحی چفچفک برگرفته از روزیاتو : به نظرتان اینکه ماه روشن‌ترین عنصر در آسمان شب است برایش کافی نیست؟
احتمالا می‌دانید که خورشید یک توپ گرد زرد و سفید است که در طول روز در آسمان می‌درخشد و به همه جای جهان نورافشانی می‌کند، در حالیکه ماه یک عنصر تغییرشکل‌دهنده است که شب‌هنگام در دل آسمان خودنمایی می‌کند.
ادامه مطلب
1398/01/01       01 : 28 : 27
ارغوان شاخه همخون جدا مانده من
 آسمان تو چه رنگ است امروز؟
آفتابی ست هوا؟
یا گرفته است هنوز ؟
من در این گوشه که از دنیا بیرون است
 آفتابی به سرم نیست
 از بهاران خبرم نیست
نفسم می گیرد
 که هوا هم اینجا زندانی ست
 هر چه با من اینجاست
 رنگ رخ باخته است
ارغوان
 این چه راز یست که هر بار بهار
با عزای دل ما می آید ؟
 که زمین هر سال از خون پرستوها رنگین است
ارغوان بیرق گلگون بهار
تو برافراشته باش
شعر خونبار منی
یاد رنگین رفیقانم را
 ب
باد ابر را هل داد، ابر پشتک چابکی زد و  دوباره سرجایش برگشت، خورشید برق نور را همه‌جا پخش میکرد، و آسمان، آسمان به ما نگاه میکرد. ما هم به آسمان. ما، جداجدا برای خودمان فکر میکردیم. فکرها و ناله‌ها و نوشته‌ها و زمزمه‌ها، قدم‌زدن‌ها و دنبال دویدن‌ها، شک‌کردن‌ها و لرزیدن‌های همه‌مان در هر گوشه‌ای، به آسمان می‌رفت تا رشته شود. طلایی و نقره‌ای. آنگاه یک روز صبح خنک یا یک شب طولانی؟! تو یک رشته‌ی نامرئی در دستت داشتی، که شاید آن سرش در دست
باد ابر را هل داد، ابر پشتک چابکی زد و  دوباره سرجایش برگشت، خورشید برق نور را همه‌جا پخش میکرد، و آسمان، آسمان به ما نگاه میکرد. ما هم به آسمان. ما، جداجدا برای خودمان فکر میکردیم. فکرها و ناله‌ها و نوشته‌ها و زمزمه‌ها، قدم‌زدن‌ها و دنبال دویدن‌ها، شک‌کردن‌ها و لرزیدن‌های همه‌مان در هر گوشه‌ای، به آسمان می‌رفت تا رشته شود. طلایی و نقره‌ای. آنگاه یک روز صبح خنک یا یک شب طولانی؟! تو یک رشته‌ی نامرئی در دستت داشتی، که شاید آن سرش در دست
خبری نیست 
ماه معمولی نیست ...خبری هست
ابری نیست بادی نیست
یادی هست آسمان نزدیکتر نشسته است
ناخنی روی سطح ابرهای حاجب آسمان می شود کشید با سر پنجه دعا
راه دور است ....
من دورم
آسمان دور است؟ 
نمی دانم 
هم خبری هست هم خبری نیست....ناخنی روی سطح ابرها می شود انداخت با سر پنجه دعا..گریه هم می شود کرد
ابری نیست بادی نیست
آسمان خاطر خواه منست
آسمان بارانی استاشک من هم جاری است
شاید این ابر که می نالد و می گرید از درد من است
آخری اخر ابر هم – از دلم با خبر است
شاید او می داند
که فرو خوردن اشک
قاتل جان من است
من به زیر باران از غم و درد خودم می نالم
اشک خود را که نگه می دارم با یه بغض کهنه
من رهایش کردم باز زیر باران
من به زیر باران اشکها می ریزم
همگان در گذرند
باز بی هیچ تامل در من
سر به سوی آسمان می سایم؛
من نمی دانم…
صورتم بارانی است یا آسمان بارانی است
لب فرو بند از طعام و از شراب  سوی خوان آسمانی کن شتاب  دم به دم بر آسمان می‌دار امید  در هوای آسمان رقصان چو بید دم به دم از آسمان می‌آیدت  آب و آتش رزق می‌افزایدت گر ترا آنجا برد نبود عجب  منگر اندر عجز و بنگر در طلب کین طلب در تو گروگان خداست  زانک هر طالب به مطلوبی سزاست جهد کن تا این طلب افزون شود  تا دلت زین چاه تن بیرون شود  خلق گوید مرد مسکین آن فلان  تو بگویی زنده‌ام ای غافلان گر تن من هم‌چو تن‌ها خفته است  هشت جنت در دلم بشکفته است جا
راستش را بخواهید من هرگونه تغییر در آسمان را به خودم می‌گیرم و خیال می‌کنم که آسمان می‌خواهد با این کارها با من صحبت کند! مثلا تابش نور آفتاب که در حال طلوع است و پوستم را نوازش می‌کند یا سرخی چشم‌نواز غروبش؛ انگار می‌خواهد از من دلبری کند و دنبال نگاه عاشقانه‌ی من است. برایم می‌رقصد و من هم لبخند می‌زنم و تماشایش می‌کنم...
تاریخ عکس: دی نود و هفت.
دیدن عکس
(زمان:‌"25)
هر روز در دفترچه ی #یادداشتش، روزهای مانده تا #چهل #سالگی اش را می شمرد:
سه شنبه 98/05/22، 41 روز مانده تا چهل سالگیچهارشنبه 98/05/23، 40 روز مانده تا چهل سالگیپنج شنبه........... 39 روز مانده تا.... 
روزی همسرش دفترچه اش را دید و با تعجب علت #روزشماری اش را پرسید:
گفت:«چهل نقطه ی #عطف #زندگی من است... اگر تا #چهل برای «#ماندن» کوشیدم، از #چهل به بعد باید برای «#رفتن» بکوشم»
@dasanak
هواپیمایی آسمان هواپیمایی آسمان، تنها هواپیمایی است که به تمام مراکز استان‌ها پرواز دارد. از این رو از ناوگان مجهز و پیشرفته‌ای برخوردار است. این ایرلاین با بهره‌مندی از 3 فروند ایرباس A320، 1 فروند A340- 300، 6 فروند ای‌تی‌آر 72، 6 فروند بوئینگ 200-727، 2 فروند بوئینگ 400-737 و 109 فروند فوکر 100، مسافران را به مقاصدشان می‌رساند.
بسم الله
  کلیشه را می شکنم
و به تو سلامی میدهم که بوی خداحافظی می دهد
آسمان را به زمین می کشانم
زمین را به رنگ آسمان در می آورم
ماه را در روز می کشم
و به خورشید شب به خیر می گویم
و ستاره ها را می بارانم
و غنچه ها را در دل آسمان شب می چینم
و آینده را در گذشته می خواهم
زمین و زمان را به هم میریزم که کلیشه ها را بشکنم
که به جای خداحافظی به تو سلام بدهم
که تو را همیشه خودم بدانم
 ماه من!
صبحت به خیر....‌!
 
 
پ.ن:
بی مقدمه
بی مخاطب
:)
معرفی برج آسمان
پروژه آسمان سپاه با موقعیتی بسیار عالی در منطقه22 شهرداری تهران شمال دریاچه چیتگر(همت غرب – روبروی شهرک شهید باقری – شمال میدان دریاچه – پروژه مسکونی آسمان) قرار گرفته است. پروژه آسمان یا فاز 3 شهید باقری توسط تعاونی های مختلف سپاه از قبیل آماد و بقیه الله و قرارگاه مسکن و حفاظت و ... اجرا و ساخته شده است.
مشخصات برج آسمان
پروژه آسمان شامل 22 برج بسیار مدرن مشتمل بر 24 طبقه ( 3 طبقه زیر همکف + 1 طبقه لابی + 20 طبقه مسکونی) می باشد. واح
فروش آپارتمان آبشار تهران برج آسمان سپاه
واحدی به متراژ ۱۰۶ متر واقع در آبشار تهران برج آسمان ۱۰ با مشخصاتی به شرح ذیل به فروش می رسد :
۲ خوابه
پارکینگ
انباری
واحد شمالی –شرقی
دارای چشم انداز کوه و آبشار تهران
معرفی برج آسمان چیتگر
برج آسمان یکی از بلندترین برج های منطقه ۲۲ می باشد که در نزدیکی شهرک شهید باقری در انتهای همت غرب واقع شده است . این پروژه دارای ۲۲ برج می باشد که توسط تعاونی های قرارگاه مسکن سپاه ( آسمان های ۱-۴ ) ، تعاونی هوا-فضا
کودکان به زمین دل بسته اند و زمین را می پرستند. کودکی گفت اگر زمین را به درستی بشناسیم، نیازمان به آسمان رفع می شود. پنداری زمین یک سطح بتنی ست که از راست و چپ تا بی انتها کشیده شده است و آسمان فضایی ست بالای سر و در آن تنها دشمنان و اجانب و بیگانگان زیست می کنند. عزیز دل! زمین میان آسمان است. زمین از آسمان پدید آمده است. حال تو اگر معنوی درنمی یابی همان مادّی را که دوست می داری دریاب. جنس تن تو از جنس اجرام است. تو به معنای مادّی نیز از آسمانی. زمین
راستش را بخواهید من هرگونه تغییر در آسمان را به خودم می‌گیرم و خیال می‌کنم که آسمان می‌خواهد با این کارها با من صحبت کند! مثلا تابش نور آفتاب که در حال طلوع است و پوستم را نوازش می‌کند یا سرخی چشم‌نواز غروبش؛ انگار می‌خواهد از من دلبری کند و دنبال نگاه عاشقانه‌ی من است. برایم می‌رقصد و من هم لبخند می‌زنم و تماشایش می‌کنم...
تاریخ عکس: دی نود و هفت.
همراهان عزیز دوم دبستان در تصاویر پایین نمونه سوالات تشریحی درس اول درس هدیه‌های آسمان دوم دبستان را برای شما قراردادیم.
دانش‌آموزان در کنار خودارزیابی می‌توانند با نحوه سوالات امتحانی آشناشوند.
در اینستاگرام نیز با ما همراه باشید.
اینستاگرام دوم دبستان
 

 
منبع: قلم چی
 
همراهان عزیز دوم دبستان در تصاویر پایین نمونه سوالات تشریحی درس اول درس هدیه‌های آسمان دوم دبستان را برای شما قراردادیم.
دانش‌آموزان در کنار خودارزیابی می‌توانند با نحوه سوالات امتحانی آشناشوند.
در اینستاگرام نیز با ما همراه باشید.
اینستاگرام دوم دبستان
 

 
منبع: قلم چی
 
ماه می خواند، آسمان می داند و ابر می بارد. در میان ستارگان همهمه است. فریادی از ماه که سکوت را شکسته، سکوت آسمان که سنگین است و زجه ابرها که بی پایان کشیده می شوند. ماه انتظار تنهایی را می خواند، آسمان انتظار تنهایی را می کشد و ابرها انتظار رفته را می گریند.
کیستی؟
ماه در انحنای سکوت شب کوچه؟
آسمانی نشسته بر لب پنجره پرده کشیده؟
یا ابری در تاریکی اتاق چمبره زده؟
و اما پایان نمی دهم بدون تو، زمین. تو در انتظار چیستی؟ نمی دانی؟ ترسم از همین است. پر
برو آسمان خود باش که زمین تو را نمانددو هزار بار مُردی و چنین تو را نماند چه گرفته‌ای ره زیر به سراب و خواب و اوهاممَلِکی و ماهتابی،‌ گِل چین تو را نماند تو که نامدار بودی به جهان روشنی‌هاچه شد این چنین شکستی؟ برو این تو را نماند سر شک ز جان جدا کن به سرشک آفتابیتکاین سَم گلاب‌بوی شکرین تو را نماند برو اوج روح دریاب که کرانه‌ها بگیریفلکت به تاب‌تاب کمرین تو را نماند حلمی از قرارگاه غزلت خطاب آمدبرو آسمان خود باش که زمین تو را نماند
خوانندگان عزیز متن زیر را با دقت بخوانید و عکس مربوط به این‌ انشا را در قسمت نظرسنجی ارسال کنید.
هر کجا باشی آسمان و ستارگانش را خواهی دید.ستاره ها همانند پولک های درخشان بر دامن سیاه آسمان چسبیده اند و فقط در شب خودنمایی می کنند.
هرگاه به آسمان می نگرم ، آرامش و انگیزه ای نو و تازه به من باز می گردد و کل وجودم را بازسازی می کند.
بعضی شب ها که پهنه ی آسمان صاف و دل انگیز است و ستارگان با وضوح تمام می درخشند و دیده می شوند من با انگشت و نگاهم آنها ر
خانه را تکاندم
منتظر بهارم
زمستان با کرسی از خانه ی ما رفت
آسمان های های گریه کرد از صبح تا چند ساعت پیش که خوابش برد
دیگر نمیترسم
نه از زوزه های سگ ها،درشب
نه از رعد و برق و آسمان قلمبه ها
و این یعنی تو نیستی،تو تمام شدی،یک توهم قشنگ و دوست داشتنی و تلخ
 
*سحرنوشت ۶*آسمان بوسه زد به روی دلتربنا آتنا سبوی دلتیاد تو از خیال شهر گذشتمست شد کوچه‌ها به بوی دلتاستخاره زدم به چشمانتتا شوم گرم گفتگوی دلتکنج خانه، دخیل سجاده ستعاشقت غرق جست و جوی دلتاشهد انک خدای منیاشهدُ روی من به سوی دلتتشنگی در دلم زبان واکردروضه ای خواند با گلوی دلتروضه تا سمت علقمه پیچیدمشکی افتاد روبروی دلت با خودش گفت با غم بسیار:نرود کاش آبروی دلت!بغض سنگین توست باران شدمن بمیرم، چه هاست توی دلت!به خودت میدهم قسم شایدبپذیری
 هه آسمان جان!
غروب میکنی و غرقم میکنی در غُلُوِ ارغوانی هایت که نشسته است تا عصایش را بچرخاند و سیاهی های سادگی هایم را رنگ و جلای تازه ای ببخشد....
انگار که بخواهد بلک راشن را با کوکتل عوض کند 
و خب؛چه فایده وقتی سوبرانی همان سوبرانیست؟؟

ادامه مطلب
قالیشویی در آسمان
 
 
قالیشویی ارزان در آسمان تهران
 
معرفی بهترین قالیشویی در آسمان همراه با شماره تلفن و آدرس قالیشویی
 
قالیشویی نمونه آسمان
 
جمع آوری فوری فرش و تحویل سریع توسط قالیشویی نزدیک آسمان
 
همین حالا با قالیشویی در آسمان آندیالند تماس بگیرید و سفارش قالیشویی خود را ثبت نمایید .
 
فعالترین قالیشویی شمال تهران
 
Sky Force 2012,بدون سانسور,دانلود انیمیشن با دوبله فارسی Sky Force 2012,دانلود انیمیشن دژ آسمان با دوبله فارسی Sky Force 2012,دانلود دوبله فارسی انیمیشن Sky Force 2012,دانلود زیرنویس فارسی انیمیشن Sky Force 2012,دانلود فیلم Sky Force 2012 1080p,دانلود کارتون دژ در آسمان,دانلود مستقیم انیمیشن Sky Force 2012 720p,دژ آسمان,دوبله فارسی,
ادامه مطلب
حوالی ساعت ۷ بعد از ظهر بود کنجکاو بودم ببینم چند ساعت تا لحظه تحویل سال باقی مانده. "ساعت ۷ و ۳۰ دقیقه و ۳۰ ثانیه". لحظه‌ای به خودم آمدم و از ترس به خودم لرزیدم. فقط نیم ساعت به تحویل سال مانده و تو مانده‌ای و سیل این همه کار باقی مانده و ناتمام که روی هم انباشته می‌شوند. یک آن به خودم آمدم و تاریخ نوشته شده کنار ساعت را خواندم: روز یکم فروردین ۱۳۹۹. نفس راحتی کشیدم. ساعت هفت صبح فردا سال تحویل می‌شود نه هفت بعد از ظهر امروز. نمی‌دانم چرا دیگر آ
(02122118072)✔                                                                                                                      باربری آسمان ،اتوبارآسمان                                                                                                          حمل ونقل باربری آسمان 
 
❣️بسم الله الرحمن الرحیم ❣️
  زنگ قرآن، زنگ زندگی 
✅ شبکه قرآن و معارف سیما با همکاری وزارت آموزش و پرورش تقدیم می نماید :
آموزش کتاب های درسی قرآن، هدیه های آسمان، پیام های آسمان و دین و زندگی
هر روز از شنبه تا پنجشنبهدر دو نوبت صبح و عصراز شبکه قرآن و معارف سیما
نوبت صبح:       شنبه   زنگ 1️⃣ : آموزش قرآن اول دبستان              زنگ 2️⃣ : انس با قرآن ویژه کودکان پیش دبستان                             یک شنبه زنگ 1️⃣ : آموزش قرآن دوم
منفعت شد گور دنیای جدید
اینچنین وضعی جهان هرگز ندید
روزِ روشن قتل و غارت میکنند
باج خواهی های شیطان شد شدید
خادمان مسلمین از قاتلان
آسمان لو داد شرّ و مکر و کید
در تمام عالم ایران مستقل
بر مواضع مانده محکم چون حدید
گشته اند همدست هم بر ضدّ او
نام حق ناحق بلرزاند چو بید
اربعین پیغام باهم بودن است
کربلا اوجی که باید رفت و دید .
#احمد_یزدانی
#کربلا 
#اربعین 
#بین_الحرمین
.
بنظرم خیلی باکلاسه پست بدون نظر بزاری :)
خب ولی دوست داشتنی تر اینه که نظراتونو ببینم
به تازگی چیز زیادی برای گفتن ندارم .   اما همه چیز داره بهترو بهتر میشه 
به امید بهترین روز :)    (واسه هممنون )
 
نیست از کوتاهی پرواز بر جاماندنم             تنگنای آسمان بی بال و پر دارد مرا
نخستین روز رزمایش مشترک پدافند هوایی مدافعان آسمان ولایت ۹۸، صبح پنجشنبه ۳۰ آبان ۱۳۹۸ با حضور امیر سرلشکر موسوی فرمانده کل ارتش جمهوری اسلامی و امیر سرتیپ علیرضا صباحی فرد فرمانده نیروی پدافند هوایی در منطقه عمومی سمنان برگرار شد.















عکاس: حسین مرصادی/ فارس - آرش میرسپاسی/ باشگاه خبرنگاران - عرفان کوچاری/ تسنیم
  "آغاز عصر ظلمت، واقعه ی کربلاست؛ آن جا که برای اولین بار و آخرین بار معصومی، نه به اراده و دستور یک حاکم ظالم و یا ضرب شمشیر انسانی شقاوت پیشه، که با اراده ی جمعی مردم به شهادت می رسد؛ تا از این راه به خداوند اعلام کنند که نمی خواهند سر به سوی آسمان بلند کنند، نمی خواهند واسطه ای از آسمان برایشان بگوید، نمی خواهند نور را ببینند. هر سال شیعیان در این روز بر سر می زنند و اشک می ریزند تا خداوند توبه ی انسان را بپذیرد و آن واسطه را بفرستد تا نور باز
در ما خونی ریخته شده که بویش دست بر گلوگاه تهوع انداخته و می فشارد و می فشارد و ما بغض می کنیم. چیزی عجیب که نمی دانم تا به حال چیزی نامیده اندش یا نه. چیزی وحشی و رام نشدنی که می بایست شکسته شود. ما چیزی را جایی گذاشته ایم و هیچ گاه به خاطر نیاورده ایم چه را و کجا!
گویی فرزندی که هیچگاه زاده نشده را در جایی که هیچگاه نرفته ای گم کرده باشی و بخواهی پی اش بگردی. همینقدر تنها و غریب.
گویی کوچه به کوچه ی آسمان را پی چیزی بگردی که خدا می نامندش و کوه ها ر
ای رمز تو آسمان گرفتهراه تو سپاه جان گرفته
نور تو زمان ستانده از خودموسیقی تو جهان گرفته
راه تو رهی ز آسمان استبر روی زمین کران گرفته
اسم تو بزیستیم و خوش بوداین زیستن امان گرفته
هر کس ز تو گفت کار خود کردوه زین شب گفتمان گرفته
من گفتم و این تو بود در مندر هم ز تو گفتِ مان گرفته
ای اهل ادب چه گویی از ما؟ای جمله خران نان گرفته!
حلمی چو قلم ز ماه بگرفتعشق از نو خط بیان گرفته
موسیقی: Sleep Dealer - The Way Home
«إِنَّا زَینَّا السَّمَاء الدُّنْیا بِزِینَه الْکوَاکبِ» (الصافات / 6)؛ «در حقیقت، ما آسمان نزدیک را با زیور سیارات آراستیم».

خدای متعال در آیه فوق می فرماید: «آسمان پایین را با کواکب تزیین
کردیم»، در حالی که فرضیه ای که در آن زمان بر افکار و دانشمندان حاکم بود
می گفت فقط آسمان بالا (آسمان هشتم طبق فرضیه بطلمیوس) آسمان ستارگان ثوابت
است. ولی چنان که می دانیم، بطلان این فرضیه اثبات شده و عدم پیروی قــرآن
از فرضیه نادرست مشهور آن زمان، خود م
موضوع انشا: آسمان شب
تاریک شدن زودتر از حد معمول تو زمستون اخرش کار دستمون میده ، اینو من به دوستم گفتم یکم همدیگرو نگاه کردیم شونه هاش رو بالا انداخت گفت:حالا که چى! ما که هر روز اومدیم و تا اخراى شب موندیم چیزیمون نشد ..
ادامه مطلب
بغض‏های حقیر ما، روبه‏روی تصاویر گلگون شما سرریز می‏شود و راه را برای کلام می‏بندد؛ با شما شقایق‏هایم. از شما چه باید گفت و چه باید نوشت؟واژه‏های خاکسترگونه ما، فقط بلدند روبه‏روی شما ضجه بزنند. اما کاش می‏دانستند که یاد شما حرکت است؛ حرکتی برای بهبودی وضعِ «بودن». چه باید گفت که شما حنجره‏های خود را عبور دادید تا آن سوی مرزهای تکبیر، آن سوی مرزهای ندیدن؛ جایی که واژه‏ای یافت نمی‏شود تا شما را با آن ستود. اصلاً شما که برای تحسین برانگ
چه قدر این تصویر و مخصوصا آرامشش را دوست دارم ..
. هرچند امسال نتوانستم خیلی از تنهایی ام با دریا لذت ببرم اما خب باز هم همین که پا در آب دریا نهادم برایم کافی بود
چه قدر دوست دارم ساعت ها در این فضا بنشینم تا آنجا که خورشید از فضای بین آبی دریا و آبی آسمان غروب کند و من همچنان محو تماشای نقطه ای باشم که آبی آسمان با آبی دریا گره می خورد ...
خیلی لذت بخش است ساعت هانظاره گر تازش دریا بر بدن نحیف ساحل  باشی ، در حالی آسمان دایما مقابل چشمانت رنگ عوض
من چه گویم از دل زارم که بیمارم هنوزشب شده مهتاب در خواب است وبیدارم هنوزغرق نور وشادمانی آسمان تار شبلیک تاریک است و طوفانی دل زارم هنوزماه خندان کهکشان ها نور بارانغم نهان در دل که از عشقش گرفتارم هنوزمثل مجنون غرق افسون آسمان شاداب و گلگوناشک بارم روز و شب می باشد این کارم هنوز
کسی که دل به هیاهوی آسمان میبست
تو را چگونه بیابد در این زمانه ی پست
در ابتدای کدامین مصیبت جانسوز
در انتهای کدامین حقیقت بن بست
به غیر شوق در آن آستانه چیزی بود
سوای اشک در این آشیانه چیزی هست؟!
صفای آنکه دلش از زبان ما خون بود
ولی به پای سخن های این و آن ننشست
منم! همان که به شوق تو بود پابرجا
منم! همین که به دست تو میرود از دست

محمد صادق امیری فر
وقتی در قعر تاریکی‌ام یا دورافتاده در کهکشان، وقتی به لمس خالصانه‌ی غم می‌رسم، در خلوت تاریک اتاق زیر شیروانی به تماشای کنسرت‌ Imagine Dragons می‌نشینم. کنسرت ریو. شروع می‌کنیم، فریاد می‌زنیم، زمزمه می‌خوانیم و آرام‌آرام گریه می‌کنیم. آن‌لحظه را تماشا می‌کنم که دن رینولدز دراز کشیده روی صحنه‌ی اجرا، دست‌هایش را باز کرده و به آسمان نگاه می‌کند. به‌جای او جمعیت می‌خواند. لبخند عجیبی دارد. سفر روحش در چشم‌ها پیداست. می‌گوید همین امشب می
️⚫میدونستید دوچرخه چطور اختراع شد ؟ در سال 1815 یک فوران آتشفشان باعث شد آسمان بخش اعظمی از اروپا پر از دود شود و تعداد زیادی اسب جان خود را از دست بدهند؛ کارل دریس مخترع آلمانی دلش به حال اسب‌های باقی مانده سوخت و وسیله‌ای اختراع کرد تا به جای اسب‌ها از آن استفاد شود !و اون وسیله چیزی نبود جز ، دوچرخه !
آسمان نعره کشان
و زمین خشک و غبارآلود
در انتظار بارش!
 
تگرگ، برف، سنگ، یا سیل،
چه فرقی می کند وقتی
همه نام دیگر بارانند؟
و گونه ی زمین با همه ی صبوری
رو به سیلی های آسمان باز...!
 
خدایا
زمان را نگه دار!
نه... به عقب برگردان
تا آنجا که خشکی پیدا نباشد
و تا چشم کار می کند، آب!
 
می خواهم دل به دریا بزنم
دست در گردش آب ببرم
و رعدهای آسمان را
پیش از تولد در قعر اقیانوسها خاموش کنم!
 
بعد،
یک وجب زمین خالی بیابم
تا شقایقی بکارم برای زندگی...
 
 
( بخش پایا
    انسان های عاقل خیلی دوست دارند که قفسه دل هایشان را برای طبیعت باز کنند که پرنده های دل آن ها 
آزادانه با پرواز کردن فکر و اندیشه کنند.
وقتی انسان های عاقل با آسمان همدردی و همدلی می کند؛ وقتی که به آسمان خیره می شود آن وقت درک می کند که حسادت و خودخواهی در این دنیا در برابر این عظمت الهی هیچ است .
    پس گاهی وقت ها آسمان و طبیعت برای انسان ها درس زندگی است
رفت تا نزدیک‌ترین ایستگاه اتوبوس شهر. ایستاد کنار درخت روییده در جوی جلوی ایستگاه. نگاه به آسمان کرد. هوا غبار داشت. گمانش این شد که تا غروب آفتاب چیزی نمانده است. اما ساعت می‌گفت که فعلاً، غروب نزدیک نیست: چرا ساعت مچی‌اش می‌گفت که دقیقاً ۲ ساعت مانده است به غروب؟ به نظر او، همان موقع هم غروب بود. بعد این واقعه، او مشاهدات چند روز قبل خود را مرور کرد و دانست که خورشید فقط دارد غروب می‌کند. ولی ساعت مچی او می‌گفت که خورشید در ساعت ۶ و نیم صبح
داستان ضرب المثل اگر خدا بخواهد همه را یکسان می کند این مثل را وقتی می گویند که یکی مال ثروت زیادی داشته باشد . سخاوت نداشته باشد و از مالش چیزی انفاق نکند و به کسی نبخشد . آدم بیچاره ای بود که از همه جا درمانده شده بود . به دهی رسید . از اهالی آنجا سؤال کرد : "بزرگ این آبادی کیست ؟" خانه ی مرد پولداری را به او نشان دادند . رفت خانه آن مرد گفت : "من مانده ام . زمین سخت و آسمان بلند و تمام محصولم امسال خراب شده خیلی ناراحتم به من کمک کن تا بتوانم خودم را
محدثه من، در شب های بدون تو، خداوند می آید کنارم می نشیند و وقتی با هم به آسمان نگاه می کنیم می پرسد؛ دوست داشتی کدام ستاره باشی؟ و من می گویم: ستاره ای که کنار ستاره محدثه باشد. نگاهش را از آسمان بر می دارد و به من نگاه می کند، متوجه بغضم می شود و آنگاه من خود را در آغوشش می یابم.
هرگاه به فراتر از کره زمین از کره زمین می نگرید آسمان را آبی میبینید درحالی که آسمان آبی رنگ نیست . در حالت بی رنگ قراردارد.
 
علت این رنگ وجود اکسیژن در اطراف زمین میباشد.به علت روی هم بودن مقدار بسیاری از اتم های گاز اکسیژن آسمان آبی دیده میشود.
آنکه سنگم به سینه اش می زد
عاقبت رفت و بی خیالم شد 
رفته او تا دوباره تنهائی
همدمِ شامِ بی زوالم شد 
نیمه ی شب ، تا سحرگاهان 
مانده بودم به سجده ی عشقش
شاد بودم زِشادیِ آنکس 
که مرا بهترینِ عالم بود 
او که آمد ‌، حرام شد بر من 
گریه و غصه ها و خونِ جگر 
کاش می بود ، چونکه بعد از او 
اشک و خونِ جگر حلالم شد 
فصلِ پاییز و آذر و یلدا 
هر سه رفتند و مانده ام تنها 
بعد از آن هم سکوت و سرما بود 
که درین بی کسی وبالم شد 
غصه ها هم یکی یکی آمد 
غنچه ی خنده ب
آخرین نسخه نرم افزار حسابداری آسمان روی سایت رسمی این نرم افزار قرار گرفت. در این نسخه روی فرم ثبت اقساط فروش اصلاحات و بهینه سازی انجام شده است و در یک فرم براحتی می توان لیست اقساط معوقه را مشاهده نمود و سند ثبت دریافت هر قسط را فقط با یک کلیک ثبت کرد.
 
جهت مشاهده کامل تغییرات و دانلود نسخه جدید روی لینک زیر کلیک کنید
 
لینک دانلود نسخه جدید نرم افزار حسابداری آسمان - 27 فروردین ماه
 
سماع را دیده ای ؟اعتقاد مولانا این گونه است؛یک دست را بِ سوی آسِمانِ خدا میگیری،یک دست را بِ سوی زمین،می چرخی تا ذره ای شوی در مرکز عالم کِ زمین را بِ آسمان می رساند و آسمان را بِ زمین!نمیدانم من ذره شده ام؟آسمان ام ؟زمین ام ؟سماع در من است یا من در سماع گم شده ام...؟حین التحریر:موسیقیِ منُ توُ درختِ کیمیای قربانی را چاشنیِ متنِ شب های سردِ بهمن ماهِ هزارُ سیصدُ نودُ هشت کنید تا هنوز جان دارد بهمن؛
 
نورِ ملایمِ شبنم گونه از لا بِ لای نت هایش می
کاش می توانستم همین امشب بیایم مشهد. بمانم و فردا بعد از ظهر بروم. یک مهر تایید می خواهم که فقط دست خودتان است و حرف هایی که رو به روی دیوار باب الحجه جا مانده اند. خوشا به حال تمام فرشته هایی که بر آن قطعه از خاک خراسان کشورم فرود آمده اند و خوشا به حال زائرینتان که امشب کنارتان هستند و خوشا به حال تکه ای از آسمان که سقف حرم شماست و خوشا به حال خادمینتان و خوشا به حال هر که در باب الحجه رو به روی آن لوستر با نور سبز نشسته است و در آن هوا نفس می کشد.
در فلق بود که پرسید سوارآسمان مکثی کردرهگذر شاخه نوری که به لب داشتبه تاریکی شن ها بخشید و به انگشتنشان داد سپیداری و گفتنرسیده به درختکوچه باغی است که از خواب خداسبز تر استو در آن عشق به اندازه پرهای صداقت آبی استمیروی تا ته آن کوچهکه از پشت بلوغ سر به در می آردپس به سمت گل تنهایی می پیچیدو قدم مانده به گلپای فواره جاوید اساطیر زمین می مانیو تو را ترسی شفاف فرا می گیرددر صمیمیت سیال فضا، خش‌خشی می‌شنوی:کودکی می بینیرفته از کاج بلندی بالاجو
باید همان روز که بعدِ دانشگاه توی پارک روی چمن ها دراز کشیده بودیم و آسمان آبیِ یکدست بود و من با دستم اَبر می‌کشیدم و تو خندیدی و پرسیدی«اگه گفتی اینی که می‌کشم چیه؟» می‌فهمیدم تو فکر پروازی و من فکرم پرواز است؛ پرواز کنار تو. باید روزِ قبل رفتنت، از دست‌های مضطرب قفل شده ات روی میز آن کافه لعنتی، می‌فهمیدم که دیگر سهم من نیستی. حالا دیگر خوب می‌دانم غمگین‌ترین نقطه جهانِ کوچک من کجاست؛ فرودگاه امام خمینی، وقتی که پرواز تو را اعلام کرد
گاهی مدام تلقین میکنیم به بدبختیو بدبختی چیز عجیبی نیستخوشبختی را به اطمینانِ خُداوندی تلقین کنیمکه شک در کارش نمیرودبی انصاف نیستو آرامش در آغوش خُداستو اگر در دو راهی مانده که نمیتوانستی از جایت بلند شویو دلت قُرص نشدبدان آن راه راهِ خُدا نیستپناهِ او مادام که هست آرامش هستپس راهِ خُدا راو کارِ خُدایی را اشتباه نگیر..اگر جایِ خُدا بودی چه میکردی؟این راه را قلبِ سلیمی مطمعن میداندو راهِ شیطان و گمراهی بی شک راهیست که شاید آسوده باشدو ظا
«لَخَلْقُ السَّماوَاتِ وَالاَْرْضِ أَکْبَرُ مِنْ خَلْقِ النَّاسِ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لاَ یَعْلَمُونَ»؛ (آفرینش آسمان ها و زمین، از آفرینش انسان ها عظیم تر است، ولى بیشتر مردم نمى دانند).درست است که غالب مفسران این آیه را پاسخى به مجادله مشرکان در مورد معاد دانسته اند(1)، یعنى شما درباره بازگشت مجدد انسان اظهار تردید مى کنید، در حالى که آفرینش انسان ها بالاتر از آفرینش آسمان ها و زمین نیست؛ بلکه آفرینش آسمان ها و زمین، از آن برتر و
دست بردار، این شاخه سالهاست که با درختش در آخرین زمستان خشکید و بهار با ریشه ای که نیست فراموش می کند.
زاده شدی که بعنوان قطره ای در اقیانوس باشی یا ذره ای در هستی؟ آیا آسمان شکافت و از آن برای تکانی به دنیا پایین آمدی؟ بیا همه چیز را ساده کنیم و بعد، پیچیدگی داستان را نگاه کنیم.
ادامه مطلب
به گفته مدیر انجمن نجوم آماتوری ایران در صورتی که مردم پس از غروب خورشید به سمت غرب خودشان به آسمان نگاه کنند، می‌توانند جرم ستاره‌ای بسیار درخشانی را مشاهده کنند که این جرم سیاره ناهید یا "ملکه آسمان" خواهند بود.
عتیقی افزود: با توجه به اینکه ماه در ساعت ۲۳ و ۳۰ دقیقه شبانگاه سه‌شنبه ۱۹ فروردین ۱۳۹۹ به نزدیکترین فاصله با زمین می‌رسد و ۳۵۶ هزار و ۹۰۷ کیلومتر با زمین فاصله خواهد داشت، ماه کاملی که شبانگاه این تاریخ مشاهده می‌شود، یک "ابر ما
آب زنید راه را هین که نگار می‌رسد
مژده دهید باغ را بوی بهار می‌رسد
 
راه دهید یار را آن مه ده چهار را
کز رخ نوربخش او نور نثار می‌رسد
 
چاک شدست آسمان غلغله ایست در جهان
عنبر و مشک می‌دمد سنجق یار می‌رسد
 
رونق باغ می‌رسد چشم و چراغ می‌رسد
غم به کناره می‌رود مه به کنار می‌رسد
 
تیر روانه می‌رود سوی نشانه می‌رود
ما چه نشسته‌ایم پس شه ز شکار می‌رسد
 
باغ سلام می‌کند سرو قیام می‌کند
سبزه پیاده می‌رود غنچه سوار می‌رسد
 
خلوتیان آسمان تا چه
مرا که سرگردان و بی‌آشیان مانده‌ام از طوفان بگیر و به خانه‌ی خودت ببر. زخم‌هایم را مرهم بگذار، آب‌ و دانم بده. آرام سرم را نوازش کن و زیرلبی برایم آواز بخوان. مرا نگه دار تا التیام بال‌های شکسته‌ام و قصه‌ی پرواز را در گوشم تکرار کن پیش از آن‌که از خاطر ببرم. باز مرا در پناه خودت جا بده تا ببالم و به قوت تو بایستم و از دستان تو پرواز کنم تا آسمان آبی خورشید. 

خ. حلال کنید لطفاً هرچه که گذشته بین ما. دل‌هامون رو پاک کنیم از آزردگی‌ها و بستگی
تنها تویی در آسمان قلبم، که مثل ستاره میدرخشی در شبهای تیره و تارمکه هر سحرگاه مثل خورشید طلوع میکنی در دل قلب عاشقم. با طلوع تو ای خورشید من ، غمی دیگر در دلم نیستاحساس آرامش میکنم وقتی که تو نورانی کرده ای سرزمین قلبم را، تنها تویی در آسمان قلبمکه مثل پرنده ای پرواز میکنی در قلبم، اوج میگیری در آسمان آبی احساسم و مرا به بالاترین نقطه ی عشق میرسانیتنها تویی در آسمان قلبم، تویی که مثل باران میباری بر کویر تشنه ی قلب عاشقم وعاشقتر میکنی مرا با
به نظر من این خود ما هستیم که زندگی را سخت میگیریم
زندگی سخت نیست
خود ما آدم ها هستیم که قناری ها را در قفس می اندازیم بعد از زندانی بودنشان شعر میسراییم
خود ما آدم ها هستیم که خیلی زود میخواهیم به عشق برسیم اما چیزی که نصیبمان میشود تنفر از کسی هست که یک روزی میگفتیم
اگر بگوید "آری" دیگر هیچ چیزی از خدا نمیخواهم
این خود ما آدم ها هستیم که زندگی را سخت کردیم
باران همیشه یک جور میبارد
اما تو یک روز کفش هایت کثیف میشود
یک روز روحت تازه میشود
آری تق
گاهی مدام تلقین میکنیم به بدبختیو بدبختی چیز عجیبی نیستخوشبختی را به اطمینانِ خُداوندی تلقین کنیمکه شک در کارش نمیرودبی انصاف نیستو آرامش در آغوش خُداستو اگر در دو راهی مانده که نمیتوانستی از جایت بلند شویو دلت قُرص نشدبدان آن راه راهِ خُدا نیستپناهِ او مادام که هست آرامش هستپس راهِ خُدا راو کارِ خُدایی را اشتباه نگیر..اگر جایِ خُدا بودی چه میکردی؟این راه را قلبِ سلیمی مطمعن میداندو راهِ شیطان و گمراهی بی شک راهیست که شاید آسوده باشدو ظا
چهار سال پیش برایت این آهنگ دنگ شو را فرستاده بودم که می‌گفت: فقط تو می‌مونی با من.. چهار سال گذشته و من شبیه آدمی که توی این چهار سال از تو جدا شده و همه جا رفته و همه چیز را تجربه کرده و همه جوره دلش شکسته و تنها مانده باز هم برگشته‌ام به تو. مثل چرخیدن دور محیط دایره‌ای که بالا و پایین زیاد داشته و حالا یک دور تمام شده و رسیده‌ام به همان نقطه‌ی اول. به تو. و خوب می‌دانم که از تو گریزی نیست. و از تو رها نمی‌توان ماند و تو را رها نمی‌توان کرد. چ
اگر داغ رسم قدیم شقایق نبود اگر دفتر خاطرات طراوت پر از رد پای دقایق نبود اگر ذهن آیینه خالی نبود اگر عادت عابران بی‌خیالی نبود اگر گوش سنگین این کوچه‌ها فقط یک نفس می‌توانست طنین عبوری نسیمانه را به خاطر سپارد اگر آسمان می‌توانست، یک‌ریز شبی چشم‌های درشت تو را جای شبنم ببارد اگر رد پای نگاه تو را باد و باران از این کوچه‌ها آب و جارو نمی‌کرد اگر قلک کودکی لحظه‌ها را پس انداز می‌کرد اگر آسمان سفره‌ی هفت رنگ دلش را برای کسی باز
عشق آسمان
دوباره آسمان  معشوقه ی دریا شد . اما دریا در بند خشک زمین
بود و قادر نبود عشق آشکار آسمان را بنگرد . آنگاهان که آسمان زنجیر های دریا را
دید اندوه ، وجودش را در بر کرد و طوفانی خشمگین بر زمین فرو فرستاد تا او را
نابود کند اما زمین قدرتمند بود و طوفان را با گرمای درونش به نسیمی آرام تبدیل
کرد.
آسمان که دید
دستان معشوقه ی خود ، زمین را نوازش می کند اشک هایش جاری شد ، ناله و فغان سر داد
و ابر ها را فرا خواند تا چهره اندوهگینش را پنهان کنند. ام
آسمان مجازی چیست ؟
آسمان مجازی از جدید ترین انواع سقف های کاذب است که در کنار دیگر انواع سقف های کاذب به کار می رود . آسمان مجازی علاوه بر جنبه ی زیبایی ، جنبه ی نورپردازی هم دارد .
 
چگونه می توانیم آسمان مجازی تهیه کنیم ؟
شاید برای شما هم این سوال پیش آمده باشد که آسمان مجازی چگونه کار می کند یا نحوه ی نصب آسمان مجازی چگونه است . باید به شما بگوییم که عملکرد آسمان مجازی بسیار ساده است ؛ تعدادی لامپ مخصوص بر سقف اصلی قرار می گیرند و بعد با ر
تنها تویی در آسمان قلبم، که مثل ستاره میدرخشی در شبهای تیره و تارمکه هر سحرگاه مثل خورشید طلوع میکنی در دل قلب عاشقم. با طلوع تو ای خورشید من ، غمی دیگر در دلم نیستاحساس آرامش میکنم وقتی که تو نورانی کرده ای سرزمین قلبم را، تنها تویی در آسمان قلبمکه مثل پرنده ای پرواز میکنی در قلبم، اوج میگیری در آسمان آبی احساسم و مرا به بالاترین نقطه ی عشق میرسانیتنها تویی در آسمان قلبم، تویی که مثل باران میباری بر کویر تشنه ی قلب عاشقم وعاشقتر میکنی مرا با
لحظه‌ای از سخن گفتن باز ایستاد و بعد ادامه داد :
- انسان یک مرز است ، جایی که زمین به پایان می‌رسد و آسمان آغاز می‌گردد . اما این مرز هیچگاه از دگرگونی و پیشروی بسوی آسمان باز نمی‌ایستد . فرامین خدا هم همراه آن خود را دگرگون می‌سازند و به‌پیش می‌روند . من فرامین خدا را از الواح موسی برمی‌گیرم و آنها را بسط می‌دهم : به پیشروی وامی‌دارمشان .
آخرین وسوسه‌ی مسیح ( نیکوس کازانتراکیس )
 
جیسون فیفر ادیتور مجله کارآفرین می‌گوید : سال گذشته، من و همسرم، به دنبال راهی برای فروش کتابمان بودیم. سه سال برای نوشتن وقت صرف کرده بودیم تا رمان آقای خوب روانه‌ی بازار شود. همانطور که هر نویسنده‌ای می‌داند، چاپ و فروش کتاب بسیار سخت است. برای همین نگران بودیم تا در میان انبوه کتاب‌های موجود در بازار، کتابمان دیده نشود.چند لحظه‌ای به آسمان خیره شده بودیم ، در آن زمان به این فکر افتادم که چه می‌شد اگر همچون یک نویسنده به آسمان نگاه نک
جت هیتر سقف کشسان ، هیتر موشکی سقف کشسان ، هیتر کشسان ، هیتر آسمان مجازی ، هیتر باریسول ، جت هیتر آسمان مجازی
@فیلم . جت هیتر سقف کشسان . آسمان مجازی
گروه صنعتی تی تاک تولید کننده جت هیتر گازی مخصوص سقف کشسان

تلفن تماس - مهندس محسنی :
09120578916
09137028196
09199762163
09197443453
با سلام 
 
دانش آموزانی که از سال تحصیلی گذشته مانده حساب دارند لطفا جهت پرداخت شهریه مانده خود به مدرسه مراجعه و پرداخت نمایند . در غیر اینضورت هیچگونه خدماتی از مدرسه ارائه نخواهد شد. تعداد این افراد 17 نفر می باشد !!!!!
 
نخبگان برتر
من که فکر می‌کنم بامداد جمعه نقشه‌ی آسمان به هم ریخت. یک ستاره به ستاره‌های آسمان اضافه شد. از آن ستاره‌های پرنور، تو بگو به قدر شعرای یمانی، حتی پرنورتر. از همان‌ها که ستاره‌پرستان دست رد به‌شان نمی‌زدند، اصلاً زانوهای‌شان سست می‌شد وقت دیدنش، سرشان پایین می‌افتاد.مگر وقتی روی زمین بود هزاران سال نوری از او فاصله نداشتیم؟ اصلاً مگر در یک زندگی چند نفر را می‌شود دید که مهر و صلابت با هم در نگاهش جا شود؟ چند نفر را می‌شود دید که آدم را
پای تو که در میان باشدزمان از میان می روددر اوج خوابآلودگی ام که باشمبرق چشمانت که چونان ستاره ی آسمان شام کویر چشمک بزندشب را به یکباره صبح میکنیو من مات و مبهوت از شعبده ات
+پ ن: عکس ساختهی خویش است و بابت ضعف در طراحی عذر میخواهم#آنی
#دلساخته_های_آنی
دیگر حساب نمی‌کنم چند روز گذشته. چه فرقی دارد؟ روزها بیشتر از همیشه کش‌ می‌آیند و عقربه های ساعت قدیمی خانه‌مان، شبیه آخرین سربازان شکست خورده یک ارتش، پایشان را روی زمین می‌کشند و راه می‌روند. احساس می‌کنم که دیگر صد و چهل و چهار کیلومتر از تو دور نیستم، انگار این فاصله ضربدر دو و یا حتی سه شده! انگار ریاضی هیچوقت دست از سرمان بر نداشته. این قرنطینه هر چه را که درست کند، کاری برای این همه دلتنگی نمیکند. حالا که دارم برایت می‌نویسم، روی پ
✍ نقشه‌های آسمان یکی از مهم‌ترین و پر کاربردترین ابزارهای نجومی برای رصد و آشنایی با آسمان شب و ستارگان محسوب می‌شوند که مورد نیاز همه‌ی ستاره شناسان آماتور و علاقه‌مندان به نجوم است. کتاب "راهنمای ماهانه آسمان شب" تالیف "ایان رِدپت و ویل تیریون" که توسط مهندس احمد دالکی به زبان پارسی ترجمه شده، از جمله معروف‌ترین کتبی است که در این زمینه در کشورمان به چاپ‌ رسیده. در مقدمه این کتاب، شما با برخی از مهم‌ترین اصطلاحات و مفاهیم ضروری ستاره
بلقیس در پهندشت خشک بیابان اول به نان می‌اندیشید . نان ، و چه بهتر که بریان باشد . پس آسمان در چشم بلقیس آن‌هنگام خوش بود که ببارد ، ستاره از پیِ بارشی پُربار خوش بود . ابر ، تَرَش خوش بود ، نه بازی‌هایش بر رُخ ماه . سحر آنگاه خوش بود که آدمی چشم به سبزه بگشاید ؛ امیدِ سیر شدن گلّه . زیبایی آب نه در زلالی‌اش که در سرشاری‌‌اش بود . بسیار ، بگذار رود دیوانه فرزندی از من بگیرد ، اما تشنگی خاک فرو بنشاند . این آب و خاک فرزندان بسیار ستانده ، اما این ز
یه وقت های فکر می کنم از من بی کس تر در دنیا وجود ندارد ...
حدایا فقط تو مانده ای برایم ..مانده ای ؟
این روزها تمام میشه ..اخرش همه میمیریم ..اما من هیچ وقت زخم زبون ها فراموش نمی کنم ..تنهایی هام ..بی صدا گریه کردن هام را ...بی کسی هام را ..
دلم می خواست برم یه جایی که هیچ کس نباشه ..یه جایی که خودم باشم ..نترسم از حرف زدن ...نترسم از ادم ها ..
هوار سوت گوش هایت از احتمال ورود سامانه بارشی به چشم خبر می‌دهند ، وقتی صدای سوت مخابره میشود ، اصوات ماورا رنج صوتی را میشنویم یا عصب های بدکاره شورش کرده اند ؟ 
صدای ترک خوردن آسمان به گوشم میپیچد ، از اشک های نفرین شده آنهایی که به حقشان نرسیده اند فرار کنم .
غافلگیر میشوم با سرمای هر قطره ، شروع به تصرف خشکی های صورتم میکنند ؛ خجالت میکشم چرا که خجالت میکشم از دیدنت آسمان ، ملالت بار نیست خیس بشوم خیس هم بشوم بازهم زنده ام .
آسمان ، از او بپ
هوار سوت گوش هایت از احتمال ورود سامانه بارشی به چشم خبر می‌دهند ، وقتی صدای سوت مخابره میشود ، اصوات ماورا رنج صوتی را میشنویم یا عصب های بدکاره شورش کرده اند ؟ 
صدای ترک خوردن آسمان به گوشم میپیچد ، از اشک های نفرین شده آنهایی که به حقشان نرسیده اند فرار کنم .
غافلگیر میشوم با سرمای هر قطره ، شروع به تصرف خشکی های صورتم میکنند ؛ خجالت میکشم چرا که خجالت میکشم از دیدنت آسمان ، ملالت بار نیست خیس بشوم خیس هم بشوم بازهم زنده ام .
آسمان ، از او بپ
آیت الله جاودان:حاج آقای حق‌شناس یک بار فرمودند که من جایگاه آخرتی خودم را دیدم؛ اتاق بزرگی بود که همه جای آن درست شده بود مگر گوشه‌ای از آن که خالی مانده بود؛ ما خوشحال شدیم که عمر ایشان هنوز باقی است. چون این مقدار باقی‌مانده را باید در باقی عمر خود می‌ساختند.
شهید سیدمرتضی آوینی:
پندار ما این است که ما مانده‌ایم و شهدا رفته‌انداما حقیقت آن است که زمان، ما را با خود برده است و شهدا مانده‌اند.
بعد از تو روزها شده بی‌رنگ مرتضیبی‌رنگ، بی‌قرار و بدآهنگ مرتضیپرواز ناگهانی‌ات ای همسفر... چه زود...جامانده این پرستوی دلتنگ مرتضی دیروز بود رفتی و احساس می‌کنممن دورم مانده‌ام دو سه فرسنگ مرتضی خون تو رنگ داده به هفت آسمان شهرحتی طلوع‌ها شده خون‌رنگ مرتضی هر روز در محاصرۀ اشک و حسرتمپس کی تمام می‌شود
برج آسمان
موقعیت مکانی، مشخصات و امکانات برج ها
پروژه آسمان یا فاز 3 شهید باقری توسط تعاونی های مختلف سپاه از قبیل آماد و بقیه الله و قرارگاه مسکن و حفاظت و ... اجرا و ساخته شده است. این پروژه با موقعیتی بسیار عالی در منطقه22 شهرداری تهران ، همت غرب، روبروی شهرک شهید باقری، شمال میدان دریاچه قرار گرفته است. 
پروژه آسمان در قالب 22 برج بسیار مدرن ساخته شده است که 24 طبقه بوده و شامل 3 طبقه منفی،1 طبقه لابی و 20 طبقه مسکونیمی باشد. متراژ واحدهای برج 
مثل ستاره‌هایی که در گنبد آسمان پخش‌اند و از هم دور، تنها شده‌ایم. اما انگار‌ کسی روی زمینی دیگر گفت: آن ستاره‌ها را می‌بینی؟ آنها که «کنار هم‌اند» و بالایشان آن یکی ستاره‌ی کم‌نورتر هست اسمش.. نمیدانم فرقی ندارد چه اسمی رویمان گذاشت. مهم این است که خوشه‌خوشه به هم وصل شده‌ایم و از دید آن یکی زمینی‌ها، خیلی نزدیکیم.
لابد نور ما اگر تا زمین می‌رسد تا ستاره‌های دیگر هم می‌تواند سفر کند. باید بسوزیم، بتابیم، آسمان نورمان را به حرکت وا د
منفجر شدن ستاره‌ها کوچکترین نشانه‌ای است از دو نیم شدن آسمان در روز رستاخیز است. دانشمندان کشف کردند که وقتی ستاره‌ای منفجر می‌شود به صورت گلی با رنگهایی زیبا درمی‌آید. این حقیقت را قرآن قبل از 14 قرن آشکار ساخته و خداوند در مورد روز رستاخیز می‌فرماید:
"پس آن‌گاه که آسمان شکافته شود تا چون گل سرخ گون و چون روغن مذاب و روان گردد (آن روز سخت هولناک از گنه پشیمان شوید)."
(سوره الرحمن – آیه 37)
پاک و منزه باد پروردگار را.
---------------------
به قلم: عبد ال
اوج ِدیشب همان قسمتی بود که رو به دریا نشسته بودم. کشتی‌های مقابلم نمیگذاشتند آخر دنیا را ببینم. آسمان ابری بود و من اینقدر شکل در آسمان پیدا کردم که آخرش فهمیدم چرا هنرمندها به تجربیات از این دست علاقه دارند. باد ملایمی که می‌وزید را روی تمام اجزا صورتم حس می‌کردم. دکوتا با فرید در مورد چیزی حرف می‌زد و من اینقدر به این مکالمه خندیدم که نمی‌توانستم نفس بکشم. تمام شب حرف نزدم. آرام بودم. به ابرها نگاه می‌کردم و به مکالمه‌ی بچه‌ها گوش می‌
 
امام رضا(ع) #نمازشب را نمازی با عظمت و مهم می‌دانستند و به یاران می‌فرمودند که:
خانه‌هایی که در آن، نماز شب خوانده می‌شود، به آسمان و ساکنان آسمان، روشنی و نور می‌دهند؛ همانطور که ستارگان آسمان برای ساکنان زمین نورافشانی می‌کنند. ایشان، وقتی یک سوم آخر شب می‌رسید، از رختخوابشان بلند می‌شدند.بعد، درحالیکه به گفتن ذکر مشغول بودند و ذکر استغفار، یعنی استغفرالله ربی و اتوب الیه می‌گفتند، وضو می‌گرفتند، مسواک می‌زدند و به خواندن نماز
آسمان مجازی چیست ؟
آسمان مجازی از جدید ترین انواع سقف های کاذب است که در کنار دیگر انواع سقف های کاذب به کار می رود . آسمان مجازی علاوه بر جنبه ی زیبایی ، جنبه ی نورپردازی هم دارد .
 
چگونه می توانیم آسمان مجازی تهیه کنیم ؟
شاید برای شما هم این سوال پیش آمده باشد که آسمان مجازی چگونه کار می کند یا نحوه ی نصب آسمان مجازی چگونه است . باید به شما بگوییم که عملکرد آسمان مجازی بسیار ساده است ؛ تعدادی لامپ مخصوص بر سقف اصلی قرار می گیرند و بعد با ر
آسمان و ستاره‌های درخشان؛ انسان ها را مبهوت خود کرده است کمتر کسی هست که میلی به دیدن این زیبایی طبیعی خداوند نداشته باشد و محو تماشای آن نشود. در همه جا به راحتی نمی توان به نظاره ی این پدیده ی زیبا نشست و لذت برد با این حال افراد زیادی ساعت ها یک مسیر را طی می کنند که  به جایی برسند تا بتوانند از این دیدن ستاره های درخشان لذت ببرند.ادامه مطلب
دانلود آهنگ جدید محمد امین خوئی به نام آسمان صبر
متن آهنگ جدید آسمان صبر - محمد امین خوئی
Скачать новую песнюMohammad Amin Khoie Asemane Sabr
Текст песни Asemane Sabr Mohammad Amin Khoie
دیگر چه زینبی چه عزیزی چه خواهریБольше не зинеби, любимый человек или сестра
وقتی نمانده است برایش برادری Брат за него, когда он ушел
تا نیزه ات زدن زمین خورد خواهرت

ادامه مطلب
امروز خواهر کوچولوم آسمان خانم  داشت شعری از نیما یوشیج به نام پرواز رو حفظ میکرد
و بعد از مدت کمی  تمرین بالاخره این شعر رو حفظ کرد
ولی علت اینکه شعر رو حفظ کرد تنها یک چیز بود و اون هم هوش سرشار و حافظه قوی او بود و بس.از کودکی هم این نبوغ و استعداد در او هویدا بود‌.میخواد در آینده فوق تخصص جراحی بشه و با جدیت درسش رو میخونه لازم به ذکره که 
از لحاظ هوش خیلی قویه و چن وقتیه دارم کمکش میکنم تا ذهنش بارورتر و خلاق تر بشه.
تاریخ:۱۴ آذر ۹۸ شب جمعه
برای تو می نویسم به تو که شعر در هوایت شکوفه می دهد تویی که به خاطراتم دستبرد زده ای و دستت به خلوتم دراز است هر چقدر هم نباشی منکر بودنت نیستم برای بوییدن زندگی من چند گلدان خالی مانده و شاخه هایی خشک ... هیچ شاخه ی خشکی جوانه نخواهد داد بلکه هیزم خواهد شد و آتش سرکش درونم را شعله ور می کند برای سوزاندن کسی گرفتن امیدش کافیست اینجا دیریست که آسمان ابری ست و بارانی نمی بارد دردی بدتر از این هست ? به یاد داشتن کسی که آینده ات را با خود برد

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها